کد مطلب:276104
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:411
هجر جانگداز
دردی كه به دل مراست كه درمان نمی شود
شوری به سر مراست كه سامان نمی شود
این هجر جانگداز كه دل مبتلای اوست
گویی تمام عمر به پایان نمی شود
شام فراق روی امام زمان ما
چون صد هزار شام غریبان نمی شود
جانی كه غیر دوست در آن جا گرفته است
در كوی عشق لایق قربان نمی شود
هر كس فدای او بكند زندگی خویش
شاداب گشته است و پشیمان نمی شود
هر دیده ای كه در غم جانان گریسته
فردا به نزد فاطمه گریان نمی شود
گفت هاشمی به وصل تو دارم امید و حیف
این مشكلی مراست كه آسان نمی شود
[ صفحه 77]